مقالات آرشیو خبر ها
ده سال بعد از آن تابستان بی پناه ، چه کسی فکرش را می کرد؟

ده سال بعد از آن تابستان بی پناه ، چه کسی فکرش را می کرد؟

در نهایت یونتوس قهرمانی را ― sul divano ― روی کاناپه جشن گرفت. یک شنبه ای دراماتیک و پیروزی دقیقه ی 90 در فلورانس را یادتان هست؟ جایی که بانوی پیر چهار سال بود در لیگ نتوانسته بود پیروز شود، به این معنا بود که آنها می توانستند روز بعدش از تعطیلی لذت ببرند، و در زمین تمرینی باشگاه به تماشای بازی دو رقیب منفور جنوبی، ناپولی و رم بنشینند و می دانستند که اگر ناپولی موفق به پیروزی برابر رم نشود، پنجمین اسکودتوی پیاپی متعلق به آنها خواهد بود.

 

آلوارو موراتا ستاره و بازی درآور یوونتوس برابر فیورنتینا، سیگار برگش را بیرون آورد و سیمونه زازا برایش روشنش کرد. باشگاه شامپیان ها رو لای یخ ها گذاشته بود، بچه ها بعد از اتمام تمرین صبح گاهی دوش گرفته بودند و شاهد این بودند که گل راجا ناینگولان ناپولی را در دقیقه ی 89 محکوم شکست کرد.

 

این وسط کنایه ای وجود داشت، گل را ناینگولان زد، کسی که در ماه آگوست بعد از اینکه رمش توانست در المپیکو 2‐1 یووه را ببرد، توییتی با این مضمون ثبت کرده بود: «Ooooppppsssssss!!!!» ، یووه دو بازی اولش را در لیگ باخته بود، از سال 1912 چنین اتفاقی نیفتاده بود و هیچ تیمی نتوانسته بود بعد از چنین آغاز بدبختی آوری قهرمان شود. اما آن روز یوونتوس 3 هفته مانده به پایان رقابت ها قهرمانی اش را مسجل کرد، عجیب بود نه؟ آنها به این اوضاع عادت دارند، با 9 امتیاز فاصله نسبت به تیم دوم، قهرمان لیگ شدند.

 

اما برگردیم و بریده ی روزنامه های قدیم را بخوانیم، گاتزتا دلو اسپورت به صورت خاص به باخت 1‐0 یوونتوس برابر ساسولو در 28 اکتبر واکنش نشان داده بود و حالا که یوونتوس در هوا شامپیان می پاشد، مرور این عناوین، یاداوری جدی است که یونتوس چقدر برخلاف همه ی پیش بینی ها عمل کرد. «خداحافظ اسکودتو، » روزنامه ی صورتی رنگ شهر میلان در ادامه نوشت: «نه رهبری، نه گلزنی و مانژوکیچ …. »

 

واضحا برای آنها همه چیز تمام شده بود، یووه در رده ی 12 جدول بود و در آستانه ی نوامبر 11 امتیاز از رم عقب بود. انها با چلسی مقایسه می شدند، کدامشان بدتر داشت از عنوان قهرمانی اش دفاع می کرد؟

 

بدون کارلوس توز، آندره آ‌ پیرلو و آرتورو ویدال، یوونتوس هاله ی نورش را از دست داده بود. مصدومیت ها یکی پس از دیگری در تیم قربانی می گرفت. وقتی پوگبا بازی می کرد، انگار وزن دو عالم روی دوشش بود. او به عنوان اقدامی روانکاوانه حتی مجبور شد با ماژیک مشکی یک «+5» کنار شماره ی 10ـش ثبت کند تا باعث شود فکر کند که او به دورانی که با شماره ی #6 بازی می کرده بازگشته است. خرید 32 میلیون یورویی یوونتوس، پائولو دیبالا در میان کلافگی همه، روی نیمکت رها شده بود.

 

در فصلی که توانسته بود رکورد قبلی تعویض مربیان در سری آ را با 17 تغییر تکرار کند، می توان درک کرد که مکس آلگری کمتر از 6 ماه بعد از اینکه تقریبا 3 گانه را برای یووه به ارمغان اورد، نگران از دست دادن شغلش شده باشد. چند روز قبل از باختشان به ساسولو، پرزیدنت آنیلی روی رتبه اشان در جدول تاکید کرده بود، 14ـم بودن «غیرقابل قبول» بود و بحثش هم این بود که گذار تیم و جوانگرایی بهانه ی کافی برای این رتبه نخواهد بود.

 

باخت به ساسولو، که تقریبا بعد از اینکه یکی از باتجربه ترین بازیکنان یوونتوس، جورجو کیه لینی 5 دقیقه قبل از شروع نیمه ی اول اخراج شد اجتناب ناپذیر به نظر می آمد، باعث شد آنها 11 امتیاز از رمِ صدرنشین عقب بودند. حالا که نگاه می کنیم، بعد از آن بازی، نقطه ی عطف یوونتوس بود. کاپیتانشان، جانلوییجی بوفون، روبروی دوربین ها قرار گرفت و و آشکارا گفت که چگونه رنج می کشد. او گفت: «روحم را می آزارد». هوشیاری تیم باید سنجیده می شد. یوونتوس لیاقت این را داشت که به جایی که از آن امده برگردد و کسی را جز خودشان نمی توانستند متهم کنند.

 

«صحبت دائم از داوری، کاری است که بازنده ها انجام می دهند، ما باید متواضع تر باشم. » وقتی بوفون میکروفونش را از لباسش جدا کرد، به وسیله ی حاضران در استودیوی اسکای ایتالیا مورد تشویق قرار گرفت. این یک یادآوری چرچیل وار بود و باعث شد که هم تیمی هایش عمق فاجعه را درک کنند و به آنها تلنگری زد تا وضعیت را درک کنند. در ضمن باشگاه وحشتزده نشد و قدرتش را نشان داد، هیچ تصمیم عجولانه ای اتخاذ نشد. انها برابر تمام وسوسه هایی که توسط رسانه ها برای اخراج آلگری می شدند مقاومت کردند و تنها به همین یک علت، آنیلی، نایب رییس پاول ندود و مدیر کل بپه ماروتا شایسته ی تقدیری بیکران هستند.

 

آلگری هم با کنترل مرحله ی گذار و مدیریت بحران کلاس آموزشی را به رخ همگان کشید. او آرامشش را حفظ کرد، هرگز اجازه نداد که خودش و یا تیم به خاطر وضعیت هشدار آمیز و یا احساس خطر تحت تاثیر قرار بگیرند. وقتی قهرمانی یووه در سری ‌ا در آن دوشنبه ی افتابی مسجل شد، او سری توییت های ان دوره ی زمانی را ریتوییت کرد. یکی اش را بخوانید: «سری آ یک دو 100 متر نیست، ماراتون است و ما برای پیدا کردن ضرباهنگ صحیحمان نیاز به زمان داریم. » رویکرد او هرگز فراتر از بازی بعدی تیمش نبود و پله پله طی مسیر می کرد تا ببیند که در ماه مارس کجا خواهند بود.

 

 

مردم واقعا فراموش کرده اند که آن روزها وضعیت در تورین چطور بود. آن موقع بود که بازیکنان را «منزوی» کردند: بازیکنان در کمپ تمرینی زندگی می کردند و حتی به هواداران افراطی اجازه داده می شد که به آنجا بیایند و به حرفهایی که بازیکنان برای گفتن داشتند، گوش دهند. اما از تمام این آشفتگی ها، بازگشتی تاریخی رقم خورد. دقیقا در بازی بعد از آن، شهراورد تورین، که به وسیله ی خوان کوادرادویی که در تیر دو روی زمین لیز خورد و با ― culo ― پشت رانش گل زد، دقیقه ی 93 برنده شدند. culo ، به معنی شانس هم هست، چیزی که یوونتوسی تا حدی به آن نیاز داشت.

 

بانوی پیر 5 بازی بعدیش را در لیگ برد تا رکوردی جدید در تاریخ باشگاه ثبت کند. یک بار دیگر به نظر می آمد که همه چیز مثل آب خوردن بوده است، اما اگر اوضاع را به این شکل شرح دهیم به یوونتوس کم لطفی کرده ایم. یکی از به یادماندنی ترین لحظات فصل وقتی بود که دیدیم آلگری کنار زمین به قدری از کوره در رفته که کتش را کَند و آن را به زمین پرت کرد، چرا؟ یووه مسابقه را شل گرفته بود و کارپی به بازی برگشته بود و نزدیک بود مساوی کند. لئوناردو بونوچی در لحظات آخر گل به خودی زد و لورنزو لولو فرصت گلزنی را به شکلی میلی متری و وحشتناک از دست داد، وگرنه یووه امتیاز از دست می داد.

 

وقتی نیم فصل اول در 10 ژانویه به پایان رسید، یوونتوس تنها 39 امتیاز جمع کرده بود. هیچ تیمی با این قدر امتیاز تا به حال برنده نشده بود. ناپولی برای اولین بار از 1990 قهرمان نیم فصل بود و اگر پیش خودتان فکر کرده اید که این موضوع بی اهمیت است باید بگویم، بیشتر فکر کنید: تمام 12 تیم قبلی که قهرمان نیم فصل شده اند در پایان هم لیگ را برده اند. گنزالو ایگواین روی دور بود و پرگل ترین فصل تاریخ سری آ‌ به عنوان آقای گل را رقم زد. در آستانه ی دیدار مستقیم دو تیم روز 13 فوریه او با 25 گل در صدر جدول گلزنان بود و در 9 بازی آخرش 10 گل زده بود.

 

اگر بونوچی انگشت شست پایش را در مسیر سانتر هیسای قرار نمی داد، ناپولی احتمالا از آن بازی امتیاز می گرفت، زیرا ایگواین به سادگی می توانست از فاصله ای نزدیک، دروازه ی خالی را باز کند. اما در عوض، دقیقا در زمانی که به نظر می رسید هر دو تیم به تساوی رضایت داده اند، زازا از روی نیمکت آمد و و در دقیقه ی 88 بازی را برای یوونتوس در آورد. آنجا هفته ی 25 از یک لیگ 38 هفته ای بود. اولین باری که یوونتوس توانسته بود در صدر جدول قرار بگیرد و وقتی که به آنجا رسیدند، همه احساس کردند که دیگر به عقب بازنخواهند گشت. برخلاف رقبایشان، آنها می دانستند که صدرنشین بودن یعنی چه، بقیه رقبا نمی توانند فشار حضور در صدر جدول را کنترل کنند.

 

با این همه، ثباتی که یوونتوس در آن برهه ی خاص که همه چیز در گرو بود و جایی برای اشتباه کردن نداشتند از خود نشان داد، باورنکردنی بوده است. آنها تا قبل از مسجل شدن قهرمانی شان 24 بازی از 25 بازی را برده بوند و از 72 امتیاز در دسترس 70 تایش را به چنگ اوردند. الکس ساندرو به گلاب اسپورت گفته بود: «وقتی به اینجا می آیید، انگار در ذهنتان یک تراشه ی پیروزی نصب می کنند. »، یوونتوس در مسیرش چند بازی چه از لحاظ تیمی و چه فردی استثنایی کار کرد. بوفون رکورد 22 ساله ای را شکست و 16 ساعت و 13 دقیقه دروازه اش را بسته نگه داشت، پوگبا نشان داد که لایق شماره ی 10 هست، او 11ـمین پاس گل از 12 پاس گلش را یک شب قبل از قهرمانی به به ثبت رساند. دیبالا از تمام انتظارات فراتر رفته و در تمام مسابقات 23 گل به ثمر رسانده است. از بالا تا پایین، باشگاه در مسیر قهرمانی اش نشان داده که چقدر خوب است.

 

از 5 اسکودتویی که در این چرخه کسب کرده اند، بدون شک این از همه شان چشم گیر تر بوده است. حتی بهتر از قهرمانی بدون شکست 2011‐2012 و آن سالی که برای اولین بار با امتیازات 3 رقمی لیگ را گرفتند، چون بازگشت از جایی که در ماه نوامبر بودند، باورنکردنی بود.

 

این تیم خیلی چیزها را ثابت کرد. سال پیش، یوونتوس نشان داد که می تواند بدون کونته هم قهرمان شود، امسال، آنها نشان دادند که بدون پیرلو، توز و ویدال هم می توانند قهرمان شوند، این تیم آینده ی فوق العاده ای دارد، دنیله روگانی، الکس ساندرو، استفانو استورارو، ماریو لمینا و پل پوگبا، آلوارو موراتا، سیمونه زازا و پائولو دیبالا، همه بچه های متولد دهه ی 90 هستند.

 

این قهرمانی بیشتر از اینکه پایان چرخه ای باشد، آغاز یک چرخه ی جدید است. خیلی چیزها هست که می توان بهشان امید داشت. بازیکنان می توانند ببینندش و این یکی از دلایلی است که باشگاه مطمئن است که پوگبا می ماند. آنها پارسال به فینال رسیدند و امسال برابر بایرن خوش شانس نبودند، تیم های زیادی نیستند که از یوونتوس قوی تر باشند. قدرت اقتصادی فزاینده شان هم باعث می شود که حتی پیشنهادات دیوانه وار برای بازیکنان خوبشان را رد کنند.

 

یک دهه بعد از کالچوپولی، چه کسی فکرش را می کرد؟ به جرئت می توان گفت بانوی پیر قدرتمندتر از همیشه است.

 

جیمز هورنکسل، ESPNFC


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
نازنین راهبر
نازنین راهبر«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: